عکس مهمونی محمدسبحان
سلام خاله جون عشقم/نفسم/عمرم/روز جمعه ای که خونه مامانجون مهمون بودیم من چون درگیر کمک کردن به مامانجونی بودم نرسیدم زیاد بیام با شما بازی مازی کنیم (یعنی بچلونمت) فقط تا اومدی چون کولر رو درو تند بود مامانت میخواست لباستو زودی عوض کنه که سردت نشه منم از فرصت استفاده کردمو ازت چندتا عکس گرفتم که ماشالا انقدر تکون میخوری دوربین به تکون خوردن حساسه و خوب عکس نمیگیره اما دوتاش خیلی خوب شد که میزارم تا یادگاری از این خاله که میمیره برات یادگاری بمونه........
عشق خاله همیشه سالم و آروم باش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی