محمدسبحانمحمدسبحان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دنیای ما محمدسبحان

ددر رفتن محمد سبحان

1392/6/28 19:20
310 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز مامانی نفسم زنگ زد گفت با بچه ها میخواهیم بریم بیرون یه دوری بزنیم تو هم میای (آخه خاله جون پا برای بیرون رفتن) منم گفتم پارسا کلاس داره شما بگید کجایید من بعداز کلاس میام اونم فقط به یه دلیل(درست حدس زدی برای دیدن تو نفس تو عشق تو جیگر /آخه خیلی ناز و خوردنی شدی )ساعت 8:20 رسیدم پیش مامانت ودیدم شما تونشستی منم زودی گرفتم بغلمو بوت کردم آخه بس که بوی گل میدی آدم سیر نمیشه از بوئیدنت و بعدم مثل همیشه از فرصت استفاده کردم و چند تا عکس ازت گرفتم (فکر کنم خاله جونی ازت بیشتر عکس داره تا مامانیتنیشخند) راستی دوست مامانجونی هم با نی نیش اومده بود البته دیگه هزار ماشالا برای خودش مردی شده اونم انقدر شیرین زبونی میکرد که خدا میدونه همش با دهنش صدا در میاورد و تف بازیخوشمزه  و دوستت عاشق بود و هی میخواست گوشی منو بگیره دوست شما بهمن ماه بدنیا اومده ایشالا دوتاییتون زیر سایه پدر و مادرتون بزرگ بشید و دوست و هم بازیهای خوبی برای هم باشید حالا بریم ادامه مطلب

خاله فدای اون قیافه نازت بشه اینجا تا گذاشتم تو کالسکه شروع کردی نق زدی که بغلم کنیدماچ

 

 

خاله فدای اون لبای نازت بشهماچ

 

 

اینم محمدسجاد 7ماهه (دوست جونی عشق خاله)

قلبدنیای خاله عاشقانه دوستت دارمقلب

 

اینم قلب منه که هدیه به شما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)