محمدسبحانمحمدسبحان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دنیای ما محمدسبحان

اولین ماهگرد من و عکسهام

دوستهای خوبم سلام امیدوارم حالتون خوب باشه /داداشی گلم یکماهه شدی و من چون امتحان زبان داشتم نمیتونستم وب شمارو بروز کنم البته جمعه هم امتحان دارم   هنوزم باید درس بخونم اما خاله جونیا امروز با زندایی و مامانجون اومدن ناهار خونمون و مراسم یک ماهگی شما برگزار شد البته به  وسیله خاله جون و من ناظر بودم   خب دیگه این خاله جونی عاشق شماست /امروز براتون یه دونه قد و نیم قد (اندازه گیر دیواری قد کودک) آورده بود  به افتخار خاله جونم   تمام زحمت عکسهارو هم خودش کشید و من هم فقط تند تند با گوشی خودم عکس میگرفتم و بعد هم به هیچکس ندادم که بلوتوث کنه  داداشی گلم عکسهاتو در ادامه مطلب میزارم بدون که همه ما ...
5 شهريور 1392

دلم براتون یه ذره شده

دوستای خوبم ببخشید دیروز نتونستم نظرای خوشگلتون رابخونم اخه دیروز رفته بودم خونه مامان جونم دیشب هم حال خواهرم غزل خوب نبود منم که تادلتون بخواد تو مطب دکترسروصدا کردم دیشب هم نزاشتم مامانم بخوابه اخه دست خودم نیست شب کارم بازم نظرای خوشگل وخواندنیتون هستم ...
31 مرداد 1392

رفتیم پیش دکترجووووووووووون

ما دیروز بامحمدسبحان رفتیم دکترمحمدنبوی آخه میدونیدبینی این خوشگل ماخس خس میکرد مامانم انقدرترسیده بود و داشت که قرارشدبه جای  سه شنبه  1روز زودتر یعنی دوشنبه بریم دکترکه خداروشکر دکترگفت چیزی نیست و همه چیز نرمال و وزن داداشی گلم 1کیلو اضافه شده بود عزیزانی که دارید این مطلب میخونید ماشاالله یادتون نره راستی منتظرنظرای قشنگتون هستم ...
29 مرداد 1392

بدون عنوان

من تازه پا به این دنیا گذاشتم و خاله جونم این صفحه را برای من درست کرده تا خواهرای خوبم (عسل و غزل)خاطرات منو برام بنویسن تا بزرگ شدم بخونم امیدوارم در این صفحه دوستای زیادی پیدا کنم ...
28 مرداد 1392